معنی وافوری در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
وافوری. (ص نسبی) کسی که وافور کشد. وافورکشنده. بافوری. تریاکی.
(ص نسب.) تریاکی، معتاد.
کسی که عادت به کشیدن تریاک دارد،
افیونی، تریاکی، عملی، معتاد، وافورکش
(صفت) کسی که بکشیدن تریاک معتاد است تریاکی افیونی.