معنی واستادن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

واستادن. [دَ] (مص مرکب) در تداول عوام، ایستادن. بازایستادن. بر پای ماندن.

فرهنگ معین

(دَ) (مص ل.) (عا.) ایستادن.

فرهنگ فارسی هوشیار

بازایستادن، در تداول عوام ایستادن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر