معنی وازنش در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

وازنش. [زَ ن ِ] (اِمص مرکب) عمل دفع و پس زدن. (از واژه های فرهنگستان). رجوع به وازدن شود.

فرهنگ عمید

دفع

گویش مازندرانی

حالت تهوع، استفراغ، انبوهی ازدحام، کنار نهادن

فرهنگ فارسی هوشیار

(اسم) عمل وازدن دفع پس زدن.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر