معنی واریختن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
واریختن. [ت َ] (مص مرکب) ریختن. || باز ریختن. دوباره ریختن. واریز کردن.
- واریختن حساب را، تفریغ حساب کردن با کسی. معلوم کردن حق هر یک از شریکین متعاملین. (یادداشت به خط مؤلف).
فرهنگ عمید
خراب شدن و ویران شدن، از هم پاشیدن،
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.