معنی هیناهین در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

هیناهین. (اِ مرکب) شتابزدگی. (صحاح الفرس). عجله. تعجیل. (برهان). شتاب در شتاب. (آنندراج) (انجمن آرا):
بکند رخنه نظم حال مرا
در چنین گیر و دار و هیناهین.
انوری (از آنندراج) (انجمن آرا).

فرهنگ معین

(هِ هِ) (اِ.) شتاب، تعجیل.

فرهنگ عمید

زمان شتاب و تعجیل و شتاب‌زدگی: می‌کند رخنه نظم حال مرا / در چنان ‌دار‌وگیر و هیناهین (انوری: ۳۷۹)،

فرهنگ فارسی هوشیار

(اسم) بشتاب بشتاب. برخیز برخیز، گیراگیر: میکند رخنه نظم حال مرا در چنان گیر و دار و هیناهین. (انوری)

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر