هیجن در لغت نامه دهخدا - جدول یاب

هیجن در لغت نامه دهخدا

لغت نامه دهخدا

هیجن. [] (اِ) این کلمه را ناصرخسرو در شعر ذیل آورده است، اما در کتب لغت دسترس ما یافته نشد. شاید بتوان گفت که به ضرورت شعری از مصدر هیج و هیجان و هیاج عربی به معنی به خشم شدن و برانگیخته شدن و برانگیختن به صورت مورد اشاره به کار برده باشد:
اگر نادان خریدار دروغ است
تو با نادان مکن همواره هیجن.
ناصرخسرو.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر