هوشة در لغت نامه دهخدا - جدول یاب

هوشة در لغت نامه دهخدا

لغت نامه دهخدا

هوشه. [هََ ش َ] (ع اِمص، اِ) فتنه. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). || برانگیختگی. || اضطراب و اختلاط. ج، هَوَشات. (اقرب الموارد) (منتهی الارب). هوشات اللیل، یعنی حوادث و مکروه آن. (اقرب الموارد). حدیث: ایاکم و هوشات اللیل و هوشات الاسواق. (از منتهی الارب).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر