معنی هم قسم در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
هم قسم. [هََ ق َ س َ] (ص مرکب) هم سوگند. حلیف. هم عهد. هم پیمان. (یادداشت مؤلف). دو تن که با یکدیگر بر سر کاری سوگند خورند.
فرهنگ عمید
کسی که با دیگری عهدوپیمان بسته و سوگند خورده، همسوگند،
فرهنگ فارسی هوشیار
هم عهد، هم پیمان، دو تن که با یکدیگر بر سرکاری سوگند خورند
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.