معنی همزه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

همزه. [هََ زَ / زِ] (از ع، اِ) نام نخستین حرف از حروف الفبای فارسی و عربی است. آن را از حروف حلق خوانند و گاه آن را پس از الف، دومین حرف به حساب آورند. شکل آن در آغاز کلمه چون الف است با این تفاوت که همزه خود حرکت میگیرد. در وسط و آخرِ کلمه به صورت شبیه عین (ء) نوشته میشود. در حساب جُمَّل مانند الف برابر یک به شمار آید. (از یادداشتهای مؤلف). حرف اول از حروف مبانی. ج، همزات. (از اقرب الموارد):
آن برگهای شاسپرم بین و شاخ او
چون صدهزار همزه که بر طرف مد بُوَد.
منوچهری.
|| کندگی، مانند هزمه. (از اقرب الموارد).

فرهنگ معین

حروف صامتی که به صورت «ء» نوشته می شود و ممکن است ساکن باشد مانند: رأی. یا مانند: جرئت، نشانه ای به صورت «ء» روی «ها»ی غیرملفوظ به جای «یا» ی اضافه مانند: خانه حسن که تلفظ می شود خانه ی حسن. [خوانش: (هَ زِ) [ع.] (اِ.)]

فرهنگ عمید

نام حرف «ء»،

صد‌وچهارمین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۹ آیه، لُمَزَه،

فرهنگ فارسی هوشیار

نام نخستین حرف از حروف الفبای فراسی و عربی است یاالف حرف اول از حروف الفبای فارسی میباشد

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر