معنی همدست در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ معین

(~. دَ) (ص.) شریک، همکار.

فرهنگ عمید

دو تن که کاری را به ‌کمک هم انجام بدهند، شریک، رفیق، همکار،

حل جدول

شریک

مترادف و متضاد زبان فارسی

شریک، متفق، معاون، معین، همراه

فرهنگ فارسی هوشیار

شریک و رفیق

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر