معنی هماز در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
هماز. [هََ م ْ ما] (ع ص) عیب کننده. || سخن چین. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). لماز. غماز. (یادداشت مؤلف).
(هَ مّ) [ع.] (ص.) سخن چین، عیب کننده.
عیبکننده،
سخنچین،
شریک، هم سامان زمین زراعتی
سخن چین، آک نهنده، بد گوی (صفت) سخن چین عیب کننده: ((ویل لکل همزه بهرزبان بدبود همازرالمازراجزچاشنی نبوددوا. )) (دیوان کبیر)
هَمّاز، سخن چین، عیبجو، طعنه زن، هَمز و غَمز کننده،