معنی هفت فلک، هفت آسمان، هفت گردون، هفت گنبد، . .، در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ فارسی آزاد

هفت فلک، هفت آسمان، هفت گردون، هفت گنبد، هفت آسیا، هفت آینه، هفت پرگار، هفت بنا، هفت بنیان، هفت ایوان، هفت خضراء، هفت چرخ، هفت صحن، هفت صحیفه، هفت طارم، هفت طبق، هفت سقف، هفت چتر، هفت مَنزِل، هفت مَندَل، هفت بام، هفت بلند، برابر عقیده قدما فلکهای هفت سیّاره اند که بدور زمین میچرخند و عبارتند از قمر (ماه)، عطارد (تیر)، ناهید (زهره)، شمس (خورشید)، مریخ (بهرام)، مشتری (برجیس، اُورمزد)، زُحَل (کیوان) و باین سیّارات هفت کوکب، هفت اَجرام، هفت سرهنگ، هفت بِکر، هفت پدر، هفت بانو هفت اژدها، هفت دختر خَضراء، هفت اُختان، هفت رخشان، هفت سلطان، هفت شمع، هفت عروس، هفت در، هفت ستاره، هفت سیّاره، هفت قواره، هفت آباء، هفت نقطه، هفت نوبت چرخ، هفت هندو، هفت مهره گفته اند و چون خورشید در فلک چهارم وجود دارد، آنرا فلک نور دانسته و هر امر بدیهی و واضح را به خورشید در آسمان چهارم مثال میزنند چنانکه در ایقان مستطاب میفرمایند: "اظهر از شمس در فلک چهارم"، در احادیث اسلامی محل صعود حضرت عیسی نیز فلک چهارم مذکور گردیده که اینهم باشاره در ایقان مبارک آمده است. قدماء بر سطح زمین هم چهار طبقه قائل بودند که عبارت بودند از زمین و روی سه چهارم آن آب و روی آنها هوا و دور همه اثیر یا آتش و باین چهار (خاک و آب و هوا و آتش) احترام میگذاشتند و بآنها «اُمَّهات اَربَعَه » میگفتند و در مقامی منظور از «چهار و هفت» چهار امهات مزبور است و هفت فلک مذکور،

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر