معنی هشت بهشت در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

هشت بهشت. [هََب ِ هَِ] (اِخ) هشت خلد. هشت بستان. هشت باغ. (از یادداشتهای مؤلف). یکی خلد، دوم دارالسلام، سوم دارالقرار، چهارم جنت عدن، پنجم جنت المأوی، ششم جنت النعیم، هفتم علیین، هشتم فردوس. (غیاث اللغات):
هفت فلک با گهرت حقه ای
هشت بهشت از علمت شقه ای.
نظامی.
با توام یک نفس از هشت بهشت اولیتر
من که امروز چنینم غم فردا دارم.
سعدی.
رجوع به هشت خلد شود.

هشت بهشت. [هََ ب ِ هَِ] (اِخ) عمارتی است در شهر اصفهان نزدیک کاخ چهل ستون، به شکل هشت ضلعی. مرکب از تالار بزرگی است که در وسط قرار گرفته و دارای چهار طاق و چهار قسمت بنا می باشد.

حل جدول

از کاخ های بجامانده از عصر صفوی

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر