هزینه شدن در لغت نامه دهخدا
لغت نامه دهخدا
هزینه شدن. [هََ ن َ / ن ِ ش ُ دَ] (مص مرکب) صرف شدن. خرج شدن:
زخمی رسید بر دل خاقانی
کاوقات او هزینه ٔ مرهم شد.
خاقانی.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.