معنی هزارلا در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
هزارلا. [هََ / هَِ] (اِ مرکب) شکنبه. هزارخانه. هزارتو. هزارتوی. (یادداشت به خط مؤلف). رجوع به هزارتو و هزارخانه شود.
(~.) (اِمر.) نک. هزارتو.
قسمت سوم معدۀ حیوانات نشخوارکننده که غذا پس از آنکه حیوان آن را دوباره جوید و فروداد داخل آن میشود. درون هزارلا برجستگیهای تیغهمانندی وجود دارد و از آنجا غذا وارد شیردان میشود، هزارتوی، هزارخانه،
(اسم) قسمتی ازمعده نشخوارکنندگان است که غذائی پس ازنشخوارداخل آن میشودوازآنجا به شیردان که معده حقیقی است وارد میگردد؛ یتوی هزارخانه هزارتوی.