معنی هزارخانه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
هزارخانه. [هََ / هَِ ن َ / ن ِ] (اِ مرکب) هزارلا. سی تو. (حاشیه ٔ برهان چ معین). هزارتو. قسمتی از احشاء گیاه خواران مانند گوسفند و گاو که چندین لا دارد. (یادداشت به خط مؤلف). شکنبه ٔ گوسفند. (آنندراج). چیزی است که با شکنبه ٔ گوسفند می باشد، و شکنبه را نیز گویند. (برهان). || هزاربیشه. (یادداشت به خط مؤلف). رجوع به هزاربیشه شود.
(~. نِ) (اِمر.) نک. هزارتو.
هزارلا
(اسم) هزارتو هزارلا، شکنبه.