هزار در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
عدد 1000، (اِ.) بلبل و هزاردستان. [خوانش: (هِ)]
فرهنگ عمید
(ریاضی) عدد اصلی برابر با ده صدتا، عدد «۱۰۰۰»،
یک ریال،
[قدیمی] نوعی بلبل، هزارآوا، هزاردستان، هزاران،
حل جدول
بلبل،عندلیب،هزاردستان
عدد بلبل
عندلیب
فرهنگ فارسی هوشیار
پارسی تازی گشته هزار آوا هزار دستان عددی اصلی معادل ده بارصد:الف: ((دراین ورطه کشتی فروشد هزار که پیدانشد تخته ای برکنار. ) (سعدی)، هزاردستان هزارآواز. توضیح در فرهنگها هزاروهزارآوا راعندلیب وبلبل دانسته اند. اماازقول بیرونی وبیت ذیل بر میاید که ((هزار)) جزعندلیب (بلبل) است: ((صدهزاران گل شکفت وبانگ مرغی برنخاست عندلیبان راچه پیش آمد هزاران راچه شدک)) (حافظ) وشاید هزارومرکبات آن دراصل بنوعی ازبلبل اطلاق میشده، بازی چهارم ازهفت بازی نردده هزارده هزاران هزاران داوهزار.
فرهنگ فارسی آزاد
هَزار، بلبل، عندلیب (جمع: هَزارات)،
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.