هرمول در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
هرمول. [هَُ] (ع اِ) پاره ای از موی باقیمانده در گرد سر. || پاره ٔ پر و پشم باقیمانده. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). || موی برکنده ٔ افتاده. (منتهی الارب). ج، هرامیل. (منتهی الارب) (اقرب الموارد).
فرهنگ فارسی هوشیار
پر، کرک
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.