معنی هام رو در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

هام رو. [رَ / رُو] (اِ) در معنی کلمه ٔ التذکیه، زوزنی مینویسد: گلو بریدن و هام رو شدن ستور و تیز کردن - انتهی. در اقرب الموارد آمده است در ماده ٔ ذکی: «المذاکی و المذکیات، الخیل التی تم سنها و کملت قوتها، الواحد مُذک و مذک ». کلمه ٔ هام رو در فرهنگ ها یافت نشد. در برهان دارد: «همرف اسبی را گویند که داخل پنج سال شده باشد و همه ٔ دندان هایش برآمده باشد و به جای فا، واو هم آمده ». و باز مینویسد: «همرفشده، اسبی را گویند که داخل در پنج سال شده باشد و همه ٔ دندان هایش برآمده باشد و به جای فا، واو هم گفته اند که همرو شده باشد و به زبان عربی قارح خوانند». از این رو هام رو یا اصل این دو صورت و یا صورت دیگر یعنی سومی است. (یادداشت مؤلف).

فرهنگ فارسی هوشیار

(اسم) اسب که داخل پنج سال شده و همه دندانهایش بر آمده باشد.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر