معنی هاملة در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

هامله. [م ِ ل َ] (ع ص، اِ) ج ِ هامل. رجوع به هامل شود.

هامله. [م ِ ل َ] (ع ص) مؤنث هامل: ماشیه هامله؛ ستور به چرا گذاشته شده ٔ بی نگهبان. ج، هوامل. (ناظم الاطباء).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر