معنی نیک خدمتی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
نیک خدمتی. [خ ِ م َ] (حامص مرکب) خوب خدمت مخدوم کردن. (فرهنگ فارسی معین). خوش خدمتی. شیرین فرمانی. فرمان برداری. نیک خدمت بودن: هرکه از خدمتکاران خدمتی شایسته ٔ بواجب بکردی در حال او را نواخت و انعام فرمودندی... تا دیگران بر نیک خدمتی حریص تر گشتندی. (نوروزنامه).
فرهنگ فارسی هوشیار
خوب خدمت مخدوم کردن
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.