معنی نیکنام ده در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

نیکنام ده. [دِه ْ] (اِخ) دهی است جزء دهستان لواسان بزرگ بخش افجه ٔ شهرستان تهران. در 10هزارگزی شرق گلندوک، در منطقه ٔ کوهستانی سردسیری واقع شده است و دارای 1322 تن سکنه است. آبش از رودخانه، محصولش غلات، بنشن، و میوه های تابستانی، شغل اهالی زراعت و کرباس بافی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1).

نیکنام ده. [دِه ْ] (اِخ) دهی است از دهستان اوزرود بخش نور شهرستان آمل در 17هزارگزی غرب بلده و 31هزارگزی خاور جاده ٔ چالوس (حدود کندوان) و در منطقه ٔ کوهستانی سردسیری واقع است و 700 تن سکنه دارد. آبش از چشمه و رودخانه ٔ نسن و محصولش غلات، لبنیات، حبوبات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. عده ای از سکنه زمستان جهت کارگری به تهران می روند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر