معنی نیوشیده در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
نیوشیده. [دَ / دِ] (ن مف) شنیده. (ناظم الاطباء). گوش کرده. (فرهنگ فارسی معین). مسموع. مقبول. رجوع به نیوشیدن شود:
ملک در دل آن راز پوشیده داشت
که قول حکیمان نیوشیده داشت.
سعدی.
|| (اِ) آوازه. شهرت. (ناظم الاطباء).
فرهنگ معین
(نِ دِ) (ص مف.) شنیده.
فرهنگ عمید
شنیده،
فرهنگ فارسی هوشیار
(اسم) شنیده گوش کرده.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.