نیو در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
(ص.) دلیر، شجاع، پهلوان.
فرهنگ عمید
جوان،
دلیر، پهلوان: به مستی چنین گفت یک روز گیو / به رستم که ای نامبردار نیو (فردوسی: ۲/۱۰۴)،
ناودان
حل جدول
مرد جوان، دلیر و شجاع
دلیر و شجاع
مرد جوان
مرد جوان، دلیر، شجاع
مترادف و متضاد زبان فارسی
پهلوان، دلیر، شجاع، قهرمان، گرد، یل
فرهنگ فارسی هوشیار
مرد دلیر و مردانه
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.