نیم گزی در لغت نامه دهخدا
لغت نامه دهخدا
نیم گزی. [گ َ] (اِ مرکب) نیم گز. رجوع به نیم گز شود. || (ص نسبی) آنچه اندازه اش معادل نیم گز باشد. که طولش نیم گز باشد: پشتی نیم گزی. قالیچه ٔ نیم گزی. چوب نیم گزی.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.