معنی نیم باز در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
نیم باز. (ص مرکب) چیزی که تمام وا نباشد چون مژه ٔ چشم و غنچه. (آنندراج). نیم لا. (یادداشت مؤلف). نیم گشاده. چشم نیم خفته. (ناظم الاطباء). آنچه که نه کاملاً باز و نه کاملاً بسته بود. (فرهنگ فارسی معین):
مخمور سر به گوشه ٔ بالین نهاده لیک
می می تراود از مژه ٔ نیم باز او.
طالب (از آنندراج).
فرهنگ فارسی هوشیار
(صفت) آنچه که نه کاملا باز و نه کاملا بسته باشد. یا چشم نیمباز. چشم نیم خفته و نیم گشاد.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.