معنی نیمه راه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

نیمه راه. [م َ / م ِ] (اِ مرکب) وسط راه. در اثنای راه. در بین راه:
سواری فرستم به نزدیک شاه
بدان تا به پیش آیدت نیمه راه.
فردوسی.
- امثال:
از نیمه راه ضرر برگشتن منفعت است.
|| راه سنگ فرش شده. راه پیاده رو. (ناظم الاطباء). || (ص مرکب) که رفاقت به پایان نرساند. (یادداشت مؤلف). نیم راه. رجوع به نیم راه شود.

فرهنگ فارسی هوشیار

(اسم) وسط راه، راه پیاده رو. یا رفیق نیمه راه. کسی که مقداری از راه سفر را با دیگری طی کند و سپس از همراهی با وی خود داری کند.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر