معنی نیش غولی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

نیش غولی. [ش ِ] (ص نسبی) وهمی. خرافی. موهوم. افسانه ای: اندیشه های نیش غولی، موهومات. (یادداشت مؤلف). || ایراد نیش غولی، ایراد نامربوط. اعتراض بیهوده. (فرهنگ فارسی معین). ایرادی نابه جا و ناوارد که صرفاً به قصد لجبازی و عیب جوئی طرح کنند.

فرهنگ معین

منسبوب به نیش (ناب) غول، خرافی، خرافاتی.، ایراد ~ایراد نامربوط، اعتراض بیهوده. [خوانش: (ص نسب.)]

فرهنگ فارسی هوشیار

نیش دیوی پر خاش یاوه (صفت) منسوب به نیش (ناب) غول خرافی خرافاتی. یا ایراد نیش غولی. ایراد نا مربوط اعتراض بیهوده.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر