معنی نیست وش در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

نیست وش. [وَ] (ص مرکب) معدوم مانند. نابودنما. (فرهنگ فارسی معین). نیست شکل. که به ظاهر معدوم و ناپدید است:
نیست وش باشد خیال اندر جهان
تو جهانی بر خیالی بین روان.
مولوی.

فرهنگ فارسی هوشیار

(صفت) معدوم مانند نابود نما: ((نیست وش باشد خیال اندر روان تو جهانی بر خیالی بین روان. )) (مثنوی. نیک. 6: 1)

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر