معنی نگون طالع در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

نگون طالع. [ن ِ ل ِ] (ص مرکب) بی طالع. بی نصیب. بدبخت. (ناظم الاطباء). نگون اختر. نگون بخت. وارون بخت:
گِل آلوده ای راه مسجد گرفت
ز بخت نگون طالع اندر شگفت.
سعدی.
ندیدم زغماز سرگشته تر
نگون طالع و بخت برگشته تر.
سعدی.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر