معنی نگون آوردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

نگون آوردن. [ن ِ وَ دَ] (مص مرکب) نگونسار کردن. نگون کردن. رجوع به نگون کردن شود:
همی راند او را به کوه اندرون
همی خواست کآرد سرش را نگون.
فردوسی.
ببینیم تا جنگ چون آورد
چه سازد که دشمن نگون آورد.
فردوسی.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر