معنی نگه دارنده در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
نگه دارنده. [ن ِ گ َه ْ رَ دَ / دِ] (نف مرکب) حافظ. مستحفظ. (ناظم الاطباء). نگاه دارنده.نگاه دار. نگه دار. رجوع به نگاه دار شود:
نگه دارنده ٔ بالا و پستی
گوا بر هستی او جمله هستی.
نظامی.
فرهنگ عمید
حفظکننده،
فرهنگ فارسی هوشیار
(صفت) آنکه یا آنچه چیزی را نگاه دارد محافظ. یا قوت (قوه) نگاه دارنده. قوه ماسکه، (اسم) یکی از اجزا ء اسطرلاب ممسکه.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.