معنی نک و نال در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

نک و نال. [ن ِ ک ُ / ن ِک ْ ک ُ] (اِ مرکب، از اتباع) در تداول، شکایت. گله. اظهار عدم رضایت. شکایتی نه روشن و واضح. (یادداشت مؤلف). ناله و زاری. نغنغ. شکوه و شکایت. اظهار درد زن حامله در موقع نزدیکی زایمان. (فرهنگ فارسی معین). از سنگینی باری یا دشواری کاری یا تحمل دردی یا نامطبوعی و ناپذیری امری به نرمی و ابهام نالیدن و شکوه کردن.
- نک و نال کردن، لندلند و نغنغ کردن.

فرهنگ معین

ناله و زاری، شکوه و شکایت، اظهار درد زن حامله در موقع نزدیکی زایمان. [خوانش: (نِ کُ) (اِمر.) (عا.)]

گویش مازندرانی

گله و زاری، نق نق

فرهنگ فارسی هوشیار

شکایت، گله

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر