معنی نچ نچ کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
نچ نچ کردن. [ن ُ ن ُ ک َ دَ] (مص مرکب) در تداول، تأسف خوردن بر کاری که دیگری کرده است و تأیید نکردن آن. || مِن مِن کردن. خرده گیری کردن.
فرهنگ معین
تأسف خوردن بر هر کاری، خرده گیری کردن،
فرهنگ فارسی هوشیار
تاسف خوردن بر کاری که دیگری کرده و تایید نکردن آن، خرده گیری کردن
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.