نوپا در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
نوپا. [ن َ / نُو] (ص مرکب) بچه که تازه به راه افتاده است. کودک که به نوی راه رفتن گرفته است. (یادداشت مؤلف). نیز رجوع به نوبه پاآمده شود.
فرهنگ معین
(نُ) (ص مر.) (عا.) کودک تازه به راه افتاده.
فرهنگ عمید
کودک تازهبهراهافتاده،
[مجاز] چیزی یا کسی که بهتازگی فعالیت خود را آغاز کرده: شرکت نوپا،
حل جدول
تازهپا
مترادف و متضاد زبان فارسی
نوخاسته، نوخیز، نوزاد، نوچه، نوبنیاد
فرهنگ فارسی هوشیار
بچه ای که تازه راه افتاده باشد
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.