معنی نوازندگی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
نوازندگی. [ن َ زَ دَ / دِ] (حامص) نواختن ساز. (ناظم الاطباء). عمل نوازنده ٔ آلات موسیقی. || خوشامدگوئی. مهربانی. (ناظم الاطباء). نوازشگری. مکرمت. ملاطفت:
به ساز جهان برد سازندگی
نوائی نزد جز نوازندگی.
نظامی.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.