نه خانی آمده نه خانی رفته در ضرب المثل فارسی
زمانی از این ضرب المثل استفاده می شود که می خواهند وانمود کنند هیچ کاری صورت نگرفته و هیچ اتفاقی نیفتاده است.
ریشه تاریخی نه خانی اومده نه خانی رفته
در زمان های قدیم یکی یه خربزه می خره ببره خونه توی راه وسوسه میشه که خوبه خربزه رو ببرم به رسم بزرگون گوشتشو بخورم و باقی شو کنار بگزارم تا اگر کسی از اینجا رد شد فکر کنه که خانی از اینجا گزشته و گوشت خربزه رو خورده و گوشتش رو انداخته اینجا.
به این نیت گوشت خربزه رو خورد خواست پوستش رو دور بندازه که با خودش گفت: بهتره پوستش رو هم گاز بزنم تا مردم فکر کنن نوکری هم بوده است.
سپس پوست خربزه رو گاز زد و خواست پوست نازک شده رو دور بندازه که به این فکر افتاد که پوست خربزه رو هم بخوره تا مردم بگن نه خانی اومده و نه خانی رفته.
و چنان شد که از آن پس اصطلاح نه خانی آمده نه خانی رفته به عنوان ضرب المثل در بین مردم جا افتاد و از آن زمان به بعد هر کسی کاری انجام میداد که درست از آب در نمی آمد می گفت نه خانی آمده نه خانی رفته...