معنی نعره وار در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

نعره وار. [ن َ رَ / رِ] (اِ مرکب) ندا، و آن نصف میل است و میل ثلث فرسنگ است، پس نعره وار شش یک ِ فرسنگ باشد. (یادداشت مؤلف). || مسافتی که آوازه ٔ نعره ای بدانجای رسد:
اسبی دارم که نعره واری
طی می نکند به یک شبانروز.
نزاری.
هنوز نعره واری راه نرفته بودند که باد سختی برخاست. (تاریخ نگارستان).
که دردامان کوه و کوهساری
که تاکوه است از آنجا نعره واری.
وحشی.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر