معنی نسیه بری در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
نسیه بری. [ن َس ْ / ن ِس ْ ی َ / ی ِ ب َ] (حامص مرکب) نسیه بردن. عمل نسیه بر. جنسی را به نسیه بردن:
ای که در نسیه بری همچو گل خندانی.
(از اشعار عامیانه).
فرهنگ فارسی هوشیار
کالی بری کالی بری کالی خوری خریدکالابنسیه نسیه خوری: ای که درنسیه بری همچوگل خندانی پس سبب چیست که دردادن آن گریانی ک (بیتی که کسبه بدیواردکانهانصب کنند) .
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.