معنی ندافی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

ندافی. [ن َدْ دا] (حامص) حلاجی. (آنندراج) (ناظم الاطباء). پنبه زنی. (ناظم الاطباء). عمل نداف. رجوع به نَدّاف شود.

ندافی. [] (اِ) در بیت زیر معنی نوعی پارچه میدهد:
قلمی فوطه و کرباس و ندافی و قدک
یقلق و طاقیه و موزه و کفش و دستار.
نظام قاری (دیوان ص 15).

مترادف و متضاد زبان فارسی

پنبه‌زنی، حلاجی

فرهنگ فارسی هوشیار

در تازی نیامده پنبه وزی پنبه نی ‎ شغل وعمل نداف حلاجی پنبه زنی، (اسم) دکان نداف حلاجی.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر