معنی نخچیز در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
نخچیز. [ن َ] (ص) پیچیده. (جهانگیری) (برهان قاطع) (آنندراج) (انجمن آرا). درهم گشته. (برهان قاطع). نوردیده. (فرهنگ خطی):
به جامه خواب راگلبیز بوده
به شب تا صبح را نخچیز بوده (؟).
میرنظمی (از شعوری).
فرهنگ فارسی هوشیار
نوردیده، پیچیده، در هم گشته
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.