معنی نخودی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

نخودی. [ن ُ خ ُ] (ص نسبی) نوعی از رنگ است که مشابه نخود باشد. (آنندراج) (غیاث اللغات). رنگی که مانند رنگ نخود باشد. (فرهنگ نظام). به رنگ نخود. زرد کم رنگ. || چیزی که به رنگ نخود باشد. (از فرهنگ نظام). || به شکل و اندازه ٔ نخود. ریزه چون دانه ٔ نخود.
- استخوان نخودی، عظم حمصی. رجوع به حمص شود.
- نخودی خندیدن، لبها را فراهم آورده خندیدن. لبها را غنچه کرده خندیدن.

فرهنگ عمید

زردِ کم‌رنگ، مثل رنگ نخود،
(صفت نسبی) به رنگ نخود،
(صفت نسبی) شبیه یا به‌اندازۀ نخود،
(صفت نسبی) [مجاز] خُرد، ریز، کوچک،

حل جدول

فیلمی با بازی رعنا آزادی ور

فرهنگ فارسی هوشیار

‎ (صفت) منسوب به نخود. یانان نخودی، برنگ نخود. ‎، (اسم) رنگی شبیه برنگ نخود. ‎، (صفت) لوس وننر. یامریم نخودی. یانخودی خندیدن. خنده لوس وبیمزه کردن.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر