معنی نخست زاد در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
نخست زاد. [ن ُ خ ُ / ن َ خ ُ] (ص مرکب، اِ مرکب) نخست زاده. فرزند اول. نخری. (ناظم الاطباء). نخستین زاد. فرزند اکبر. (آنندراج).
فرهنگ فارسی هوشیار
نخست زاده.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.