معنی نجبة در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

نجبه. [ن َ ب َ] (ع اِ) یک بار گزیدگی مورچه. (ناظم الاطباء). || (مص) گزیدن مورچه کسی را. (از معجم متن اللغه).

نجبه. [ن ُ ج َ ب َ] (ع ص) گرامی گوهر. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). نجیب. (معجم متن اللغه) (ناظم الاطباء). کریم. (از اقرب الموارد). ج، انجاب.

نجبه. [ن َ ج َ ب َ] (ع اِ) واحد نَجَب. (از معجم متن اللغه). رجوع به نجب شود.

فرهنگ فارسی آزاد

نُجَبَه، کریم، بزرگوار،

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر