معنی نثارکردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ فارسی هوشیار

(مصدر) افشاندن پاشیدن. ‎- 2 افشاندن زروسیم ونقل ونبات برسریا قدم کسی شاباش کردن. ‎، فداکردن قربان کردن، پیشکش بردن هدیه دادن.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر