معنی نثارچین در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

نثارچین. [ن ِ] (نف مرکب) آنکه برمی چیند و می رباید پولی را که در عروسی و یا روز عید نثار می کنند. (ناظم الاطباء). کسی که مال نثارشده را بر می چیند. (فرهنگ نظام). آنکه زر و نقره و جز آن را که بر عروس نثار کرده شود، بردارد. (آنندراج).

فرهنگ فارسی هوشیار

(صفت) آنکه زروسیم وگوهرونقل ونبات و غیره راکه برسرشاه دامادیاعروس نثارکنند برچیند.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر