نبح، نبوح، نبیح، نباح، تنباح در فرهنگ فارسی آزاد - جدول یاب

نبح، نبوح، نبیح، نباح، تنباح در فرهنگ فارسی آزاد

فرهنگ فارسی آزاد

نَبح، نُبُوح، نَبیح، نُباح، نِباح، تَبناح، (نَبَحَ، یَنبِحُ و یَنبَحُ) پارس کردن سگ، صدا نمودنِ سگ، هجو کردن،

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر