معنی ناکث در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

ناکث. [ک ِ] (ع ص) شکننده ٔ عهد و پیمان. (ناظم الاطباء). شکننده ٔ عهد. (از اقرب الموارد). نکاث. (معجم متن اللغه). پیمان شکن. عهدشکن. || برهم زننده. گسلنده. (از اقرب الموارد) (از معجم متن اللغه).

فرهنگ معین

(کِ) [ع.] (اِفا.) عهدشکن، پیمان شکن.

فرهنگ عمید

شکنندۀ عهدوپیمان، پیمان‌شکن،

مترادف و متضاد زبان فارسی

پیمان‌شکن، عهدشکن، عهدگسل، ناقض‌عهد،
(متضاد) وفادار

فرهنگ فارسی هوشیار

شکننده عهد و پیمان، بر هم زننده

فرهنگ فارسی آزاد

ناکِث، عهد شکن، برگردنده، از عهد و پیمان، بر هم زننده عقد و قرار معامله،

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر