معنی ناپاکرو در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
ناپاکرو. [رَ / رُو] (نف مرکب) بدروش. نکوهیده رفتار. بدسیرت. بدکار:
کز این کمزنی بود و ناپاکرو
کلاهش ببازار و میزر گرو.
سعدی (بوستان چ یوسفی ص 95).
فرهنگ فارسی هوشیار
(صفت) بدرفتار بدروش بدکار: گزین کمزنی بود و ناپاکرو کلاهش ببازار و میزر گرو. (بوستان لغ. ) مقابل پاکرو.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.