معنی نان دهقان در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

نان دهقان. [ن ِ دِ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) کنایه از نان پادشاه باشد. (برهان قاطع) (آنندراج). نان در سر خوان پادشاه. (ناظم الاطباء).

فرهنگ فارسی هوشیار

نان دهگان گواژ: نان پادشاه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر